لغتنامه دهخدا
گاهواره . [ هَْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) (از: گاه (تخت ) + واره )، پهلوی گاهوارک ، کردی گهوره . (برهان قاطع چ معین ). گهواره . (برهان قاطع چ معین ). گهواره . (برهان ). گاواره . گاخواره . گوار. گاهوار. مهد. مهابد. (منتهی الارب ). منجک . تخت مانندی