گدیولغتنامه دهخداگدیو. [ گ َ ] (اِخ ) در اول دورود است و با هم پیوسته به سفیدرود میرود. طولش هشت فرسنگ باشد. (نزهة القلوب ، المقالة الثالثة ص 223).
ضعف اضطرابیneurocirculatory asthenia, Da Costa's syndrome, effort syndrome, soldier's heart, irritable heartواژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی شامل نفسبریدگی و ترس از تلاش، همراه با کوفتگی و احساس درد در پشت قفسۀ سینه که عموماً ناشی از یک اختلال اضطرابی است
گدیورلغتنامه دهخداگدیور. [ گ َ دی وَ ](ص مرکب ) گدا و گدایی کننده . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گدا و گدایی شود.
گدیورلغتنامه دهخداگدیور. [ گ َ دی وَ ](ص مرکب ) گدا و گدایی کننده . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گدا و گدایی شود.