ژراندولغتنامه دهخداژراندو. [ ژِ دُ ] (اِخ ) ژزف ماری بارن دُ. نام عالم و فیلسوف فرانسوی پیرو طریقه ٔ کندیاک مولد لیون و وفات به پاریس (1772 - 1842 م .).
پرونداواژهنامه آزاددارای پیوند با همه چیز؛ پیرامون همه چیز. یکی از 101 نام خدا که در خرده اوستا آمده است، به معنی «با همه پیوند دارد».
راندگیلغتنامه دهخداراندگی . [ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی رانده . رانده بودن . دور گردیده بودن . لعان و لعانیة. لعنت . (منتهی الارب ). رد و دفع و طرد. (ناظم الاطباء).