گردشگری انبوهmass tourismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در گردشگری که در آن بر تعداد زیاد گردشگران و فراهم کردن امکانات اقامتی و ترابری مناسب برای آنها تأکید میشود
گردشگریفرهنگ فارسی معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
خدمات گردشگریtourism servicesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعِ خدماتی که به مسافران و بازدیدکنندگان و گردشگران ارائه میشود
درآمد گردشگریtourism receiptsواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که گردشگران در منطقهای مشخص در یک دورۀ زمانی خاص هزینه میکنند
گردشگری ناهمسازhard tourismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در گردشگری انبوه که در آن فقط انگیزۀ اقتصادی مطرح است و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و زیستمحیطی گردشگری نادیده گرفته میشود
مشی سازگارadaptancy platformواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی پرطرفدار در گردشگری از دهۀ 80 میلادی که در آن گزینههایی مانند گردشگری پایدار و طبیعتگردی به گزینههایی دیگر مانند گردشگری انبوه ترجیح دارد
گردشگریفرهنگ فارسی معین( ~ . گَ) (حامص .) سفر کردن به کشورها و جاهای مختلف برای دیدن و تماشا کردن و تفریح و...، توریسم .
گردشگریtourismواژههای مصوب فرهنگستانمسافرت بهمنظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره متـ . جهانگردی * مصوب فرهنگستان اول
خدمات اختیاری گردشگریoptional tourism serviceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از خدمات گردشگری که هزینۀ آن در قیمت برنامۀ سفر در نظر گرفته نشده است، اما مسافر امکان انتخاب و خرید آن را دارد
خدمات گردشگریtourism servicesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعِ خدماتی که به مسافران و بازدیدکنندگان و گردشگران ارائه میشود
درآمد گردشگریtourism receiptsواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که گردشگران در منطقهای مشخص در یک دورۀ زمانی خاص هزینه میکنند
باشگاه گردشگریholiday club, holiday saving clubواژههای مصوب فرهنگستانباشگاهی مبتنی بر مالکیت زمانی که گردشگران به جای خرید سهمی از یک تفریحگاه، حق عضویت باشگاه را میپردازند و از امتیازات آن برخوردار میشوند