لغتنامه دهخدا
رفتنی . [ رَ ت َ ] (ص لیاقت ) گذشتنی . (ناظم الاطباء). خلاف ماندنی . مقابل ماندنی و ماندگار. کسی که رفتنش لازم باشد. (یادداشت مولف ). هر چیزی که می رود و در می گذرد. (ناظم الاطباء). گذشتنی . (فرهنگ فارسی معین ) : ورا کرد پدرود و با او بگفت که م