گرمخانلغتنامه دهخداگرمخان . [ گ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. محدود است از شمال به دهستان تکمران و گیفان از جنوب به کوه باباموسی ، از مشرق متصل به خاک زعفران لو. موقعیت دهستان کوهستانی . هوای آن معتدل و محصول عمده ٔ آنجا غلات و تریاک . باغات و محصول دامی بحد کافی د
گرمخانهلغتنامه دهخداگرمخانه . [ گ َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه ٔ هروآباد - میانه . هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است .
گرمخانهفرهنگ فارسی معین(گَ. نِ)(اِ.) محوطه ای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشه ای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته می شود.
دنگللغتنامه دهخدادنگل . [ دُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و رودخانه و راه آن اتومبیلرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
چهاربرج بالالغتنامه دهخداچهاربرج بالا. [ چ َ ب ُ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. 67 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود، محصولش غلات و بنشن است . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9<
چهاربرج پائینلغتنامه دهخداچهاربرج پائین . [ چ َ ب ُ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. در 3000 گزی جنوب خاوری بجنورد واقع است ، 527 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت
نجف آبادلغتنامه دهخدانجف آباد. [ ن َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، در 30 هزارگزی شمال شرقی بجنورد در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 216 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و چشمه و محصولش غلات و بنشن و
قاضیلغتنامه دهخداقاضی . (اِخ ) دهی است از دهستان گرمخان بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد در 14هزارگزی خاوری بجنورد و 12هزارگزی جنوب شوسه ٔ بجنورد به قوچان . در جلگه واقع و هوای آن معتدل است . 106 تن
گرمخانهلغتنامه دهخداگرمخانه . [ گ َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه ٔ هروآباد - میانه . هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است .