خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گره بر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
node
گره 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] [حملونقل درونشهری-جادهای] نقطۀ حاصل از تلاقی شبکۀ ارتباطی که بهعنوان جایگاه آماری از آن استفاده شود [رایانه و فنّاوری اطلاعات] محل برخورد دو یا چند مجرای ارتباطی در یک شبکۀ رایانهای [فیزیک] نقطه یا ناحیهای که در موج ...
-
گره 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گرهِ عصبی
-
primitive knot, primitive node, Hensen's knot
گره آغازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودهای از یاختهها در انتهای سَری شیار آغازین که در شکلگیری رویان دخالت دارد
-
ganglionitis
گرهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] التهاب گره
-
reef knot
گره اتصال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی مرکب از دو گره زیر و رو برای متصل کردن دو طناب همقطر
-
complication
گرهافکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] آغاز درگیری در داستان نمایش که باعث پیچیدهتر شدن پِیرنگ میشود
-
bend 2
گرهپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن طناب به یک حلقه یا طوقه (loop) یا طنابی دیگر
-
ganglionated, gangliated
گرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای گره
-
knot 1
گرهِ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] واحد اندازهگیری سرعت کشتی که برابر با 1852 متر در ساعت است
-
access node
گره دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نقاطی در لبۀ شبکه که دسترسی یکایک مشترکان به شبکه را میسر میکنند و انواع تبدیل قرارداد در آنها انجام میشود
-
node of Ranvier
گرهِ رانویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرورفتگیهایی که در طول غلاف میلین یاختههای عصبی در بین یاختههای شوان (schwann) وجود دارد
-
ascending node
گره صعودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] نقطهای در مدار که جسم مدارپیما با گذر از آن از جنوب صفحۀ مرجع به شمال آن میرود
-
ganglion
گره عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ اجسام یاختهای عصبی که خارج از مغز و نخاع قرار دارند متـ . گره 2
-
گره کمر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← گره دوحلقهساز
-
denouement
گرهگشایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] پایان یافتن کشمکشهای نمایش و حل شدن گره آغازین