خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گروهبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گروهبان
/goruhbān/
معنی
سرباز درجهدار؛ پایینتر از استوار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
sergeant
-
جستوجوی دقیق
-
گروهبان
لغتنامه دهخدا
گروهبان .[ گ ُ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نگاهبان گروه . مسئول تعلیم گروه سرباز و این درجه ای است بالاتر از سرجوخه . و گروهبانی دارای سه رتبت است : گروهبان سوم ، که مسئول گروه است ، گروهبان دوم که مسئول دسته است و گروهبان یکم یا سرگروهبان که مسئول گروهان ...
-
گروهبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) (نظامی) goruhbān سرباز درجهدار؛ پایینتر از استوار.
-
گروهبان
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِمر.) مسئول تعلیم سرباز و این درجه ای است بالاتر از سرجوخه . شامل سه رتبه : گروهبان سوم ، گروهبان دوم و گروهبان یکم .
-
گروهبان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
sergeant
-
واژههای مشابه
-
platoon sergeant
گروهبان دسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] درجهداری ارشد در نیروی زمینی که جایگاهی بالاتر از گروهبان یکم و پایینتر از استوار یکم دارد
-
گروهبان دوم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
staff sergeant
-
گروهبان یکم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
sergeant
-
جستوجو در متن
-
staff sergeant
روانشناسی
گروهبان دوم ، ( نظ ) گروهبان دوم
-
sergeant first class
روانشناسی
گروهبان دوم ، ( نظ ) گروهبان دوم
-
serjeant
روانشناسی
گروهبان ، (sergeant)گروهبان
-
sarge
روانشناسی
گروهبان ، (sergeant)گروهبان
-
sergeant major
روانشناسی
گروهبان یکم ، ( نظ ) گروهبان یکم
-
first sergeant
روانشناسی
گروهبان یکم ، (نظ ) گروهبان یکم