لغتنامه دهخدا
زنجیر. [ زِ ] (ع اِ) انگشتک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در عربی صدا را گویند که از زدن انگشت ابهام بر انگشت سبابه برآید. (فرهنگ جهانگیری ). در عربی صداو آوازی باشد که از زدن انگشت ابهام بر انگشت سبابه و وسطی برآید. (برهان ). || سپیدی که بر ناخن نوجوانان ظاهر ش