گزیرپتلغتنامه دهخداگزیرپت . [ گ ِ پ َ] (اِخ ) در تلمود آمده که عنوان یکی از صاحب منصبان پلیس (ایران ) است . (ایران در زمان ساسانیان ص 157).
زردلغتنامه دهخدازرد. [ زَ / زَ رَ ] (ع مص ) زرد اللقمة زرداً و زرداً؛ فروبردن لقمه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زردلغتنامه دهخدازرد. [ زَ رَ ] (ع اِ) زره بافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).