زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریلبند قرار میگیرد
تسلیم برشیshear yielding, shear bandingواژههای مصوب فرهنگستانوارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
مدل تسهیمshare modelواژههای مصوب فرهنگستانمدلی برای پیشبینی تقاضا که در آن مجموع سفرها به اجزای تشکیلدهندۀ آنها تقسیم میشود
گساریلغتنامه دهخداگساری . [ گ ُ ] (حامص ) عمل نوشیدن می و غیره . وبصورت ترکیب با غم و می آید. رجوع به گساردن شود.
گساریدنلغتنامه دهخداگساریدن . [ گ ُ دَ ] (مص ) گساردن . در میان نهادن می و مانند آن . دادن می . مجازاً خوردن می و غم : گهی می گسارید و گه چنگ ساخت تو گفتی که هاروت نیرنگ ساخت . فردوسی .و رجوع به گساردن شود.|| شکستن .(آنندراج ). ||
باده پیمائیلغتنامه دهخداباده پیمائی . [ دَ / دِ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) قدح پیمائی . تعاطی اقداح . باده گساری . می گساری .