لغتنامه دهخدا
فتوی . [ ف َت ْ وا ] (ع اِ) فتوا. فرمان فقیه و مفتی . (منتهی الارب ). آنچه عالم نویسد در موضوع حکم شرعی . آنچه فقیه نویسد برای مقلدان خود، یا درباره ٔ حکم شرعی موضوعی ، یا آنچه بدیشان گوید در آن باره . رأی فقیه در حکم شرعی فرعی . فتواء. فتیا. وچرگری . (یادداشت بخط مؤلف ). ج