خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلر
/goler/
معنی
دروازهبان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلر
لغتنامه دهخدا
گلر. [ گ ُ ل ِ ] (از انگلیسی ، اِ) در تداول فوتبالیستها دروازه بان را گویند.
-
گلر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: gol-keeper] (ورزش) goler دروازهبان.
-
گلر
فرهنگ فارسی معین
(گُ لِ) [ انگ . ] (اِ.) دروازه بان در بازی هایی ک ه دارای دروازه است .
-
گلر
لهجه و گویش مازنی
gelar نوعی گیاه که با الیاف آن حصیر بافند
-
گلر
دیکشنری فارسی به عربی
حارس المرمي
-
واژههای مشابه
-
گلر (فوتبال)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
goalkeeper
-
جستوجو در متن
-
flowerer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلر
-
حارس المرمي
دیکشنری عربی به فارسی
دروازه بان فوتبال , گلر
-
goalkeeper
روانشناسی
دروازه بان فوتبال ، گلر
-
goalkeepers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بانان، دروازه بان فوتبال، گلر
-
goalkeeper
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دروازه بان، دروازه بان فوتبال، گلر
-
بک
لغتنامه دهخدا
بک . [ ب َ ] (انگلیسی ، اِ) پشت . دوتن [ بک راست ، بک چپ ] از یازده تن بازیکنان فوتبال که در خط دفاع قرار دارند وظیفه ٔ آنان حفظ دروازه بان گُلِر از حملات دسته ٔ مخالف است .
-
دروازه بان
لغتنامه دهخدا
دروازه بان . [ دَرْ زَ / زِ ] (ص مرکب ) حاجب . بواب . (آنندراج ). دروازه وان . دراب . (یادداشت مرحوم دهخدا). پاسبان دروازه . (ناظم الاطباء) : مانا که هست گردون دروازه بان دربنداجری است آن دو نانش زانعام شاه کشور. خاقانی .پس آنگه به دروازه ها تاختندز ...