لغتنامه دهخدا
صدبرگ . [ ص َ ب َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) (گل ...) گلی است زردرنگ که بهندی گنیدا گویند و بمعنی هر گلی که به نسبت دیگر اقسام خود برگ بسیار داشته باشد که در محاوره ٔ دیار ما آن را هزاره گویند. (غیاث اللغات ). جوحَم . (منتهی الارب ). ورد مضاعف . (دهار). گلنار. (برهان ). مضاعف . سو