25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
شاش
تبول
بول
گمیز کردن
پیشاب
بول
بیشتر بدانید
سمبه کردن
به طور پرتنش
آذری طوس
Mustela rixosa
کُدگذاری
antianarchist
گمیز
gomiz
معنی
شاش؛ پیشاب؛ بول؛ ادرار.
〈 گمیز کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = شاشیدن
مترادف
ادرار، بول، پیشاب، شاش ≠ غایط
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.