تهوع صبحگاهیmorning sickness, nausea gravidarumواژههای مصوب فرهنگستاناحساس تهوع و استفراغ در هنگام برخاستن از خواب، بهویژه در ماههای اول بارداری
داروی ضدالتهاب غیراستروئیدیnonsteroidal anti-inflammatory drug, NSAIDواژههای مصوب فرهنگستانگروههای ناهمگون دارویی که ساختار غیراستروئیدی و اثر ضدالتهابی دارند متـ . دردزدای ضدالتهاب غیراستروئیدی مسکن ضدالتهاب غیراستروئیدی nonsteroidal anti-inflammatory analgesic, NSAIA
پنزالغتنامه دهخداپنزا. [ پ ِ ] (اِخ ) نام ایالتی است در روسیه . از طرف شمال محدود به نیژنی نو گورود و از سوی مشرق به سیمبیرسک و از جانب جنوب به ساراتوف و از جهت مغرب به تامبوف . مساحت آن به 38839 هزار گز مربّع بالغ میشود و 1402867</
گنجاییلغتنامه دهخداگنجایی . [ گ ُ ] (حامص ) توانائی گنجیدن . (ناظم الاطباء). گنجایش : گفت اکنون چون منی ای من درآنیست گنجایی دو من در یک سرا. مولوی (مثنوی چ خاور ص 61). || توانائی . قدرت . (ناظم الاط
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
دام رودلغتنامه دهخدادام رود. (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 42هزارگزی باختر ششتمد و 4هزارگزی جنوب کال شور. جلگه است و گرمسیر و دارای 270 تن سکنه . آب آن از قنات
دام ساختنلغتنامه دهخدادام ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) ساختن تله و دام . ساختن آلت گرفتار کردن شکار و حیوانات . || دام نهادن . دام گستردن . تعبیه کردن دام . حیله ورزیدن : زواره فرامرز و دستان سام نباید که سازند پیش تودام . فردوسی .دام هم
گنجاییلغتنامه دهخداگنجایی . [ گ ُ ] (حامص ) توانائی گنجیدن . (ناظم الاطباء). گنجایش : گفت اکنون چون منی ای من درآنیست گنجایی دو من در یک سرا. مولوی (مثنوی چ خاور ص 61). || توانائی . قدرت . (ناظم الاط