گوراندانلغتنامه دهخداگوراندان . (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لاهیجان واقع در 4 هزارگزی شمال خاوری لاهیجان و 3 هزارگزی شمال شوسه ٔ لاهیجان به لنگرود. جلگه و معتدل مرطوب مالاریایی است . سکنه ٔ آن <span class="h
پورندانلغتنامه دهخداپورندان . [ رَ ] (اِخ ) نام یکی از ییلاقات اشکور گیلان . (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 21).
ورندانلغتنامه دهخداورندان . [ وَ رَ ] (اِخ ) نام مشهورترین و بزرگترین شهر مکران است . (معجم البلدان ) (انجمن آرا).
گوراندنلغتنامه دهخداگوراندن . [ دَ ] (مص ) آشفتن .درهم و برهم کردن ، چنانکه نخ و ابریشم و جز آن را به طوری که باز کردن آن آسان نباشد. (یادداشت مؤلف ).- به هم گوراندن ؛ گوراندن . رجوع به گوراندن شود.- کار را گوراندن ؛ آشفته کردن آن .