ورجستنلغتنامه دهخداورجستن . [ وَ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) برجستن . جستن به سوی بالا. در مقابل فروجستن .- امثال :تا توانی ورجه چون نتوانستی فروجه .
گرجلغتنامه دهخداگرج . [ گ ُ ] (اِخ ) ولایت گرجستان «به روسی گروزی جیا» ، فارسی و ترکی گورجستان ، به زبان گرجی «ساخارثولو» و منسوب بدان را «گرجی » گویند: گرجستان بمعنی وسیع کلمه شامل ناحیه ٔ ماوراء قفقاز غربی و مرکزی است که مسکن اقوامی است که بزبانهای «خارثولی » تکلم میکنند از بحر اسود تا اند
گرجستانلغتنامه دهخداگرجستان . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ ) گرجستان . گورجستان . نام ناحیه ٔ بزرگی از بلاد قفقاز است که در ناحیه ٔ کور در سواحل بحر خزر واقع شده است . گرجستان مابین چرکسستان ، قرقای ، داغستان ، شیروان ، ایالت ایروان ، قارص و بحر سیاه قرار گرفته است . محل اصلی گرجستان نصف فوقانی حوزه ٔ کور ا