لغتنامه دهخدا
نجار. [ ن َج ْ جا ] (ع ص ) درودگر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). خوزم . (ناظم الاطباء). پیشه وری که کارش ساختن چیزها از چوب و تخته است . (فرهنگ نظام ). درگر. اسکاف . دروگر. (یادداشت مؤلف ) : همزاد بو