گوهنجلغتنامه دهخداگوهنج . [ هََ ] (اِ) نام میوه ای باشد. || نام درختی است . (آنندراج ). در جای دیگر دیده نشد.
وانجلغتنامه دهخداوانج . [ ن ْ / ن ِ ] (اِ) غله ای است که آن را به عربی عدس می گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ). عدس . (ناظم الاطباء) (جهانگیری ) (فرهنگ خطی ). نسک . (جهانگیری ).
وانهشdiscardواژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحله از فرایند رفتار/ روند رفتار که در آن دستساختهها کنار گذاشته میشوند
الگوهای وانهشpatterns of discardواژههای مصوب فرهنگستانهریک از الگوهای بهدستآمده از پژوهش بقایای برجایمانده از دستساختهها و مواد غذایی، پس از تأثیر عوامل مخرب طبیعی، که کاربران اصلی آنها را رها کردهاند