گوچرانلغتنامه دهخداگوچران . [ گ َ / گُو چ َ ] (نف مرکب ) گاوچران . رجوع به گاوچران و گاوچرانی و گوچرانی شود.
رایورانbrain trustواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از افراد صاحبنظر نزدیک به رئیسجمهور یا نامزد ریاستجمهوری که در سیاستگذاری یا ادارۀ امور او را راهنمایی میکنند
مرجان مغزگونbrain coralواژههای مصوب فرهنگستانمرجان آبسنگسازی (reef-building coral) که در ظاهر شبیه به مغز انسان است
گوچرانیلغتنامه دهخداگوچرانی . [ گ َ / گُو چ َ ] (حامص مرکب ) عمل گاوچران و گوچران . رجوع به گاوچران و گاوچرانی و گوچران شود.
گوچرانیلغتنامه دهخداگوچرانی . [ گ َ / گُو چ َ ] (حامص مرکب ) عمل گاوچران و گوچران . رجوع به گاوچران و گاوچرانی و گوچران شود.