لغتنامه دهخدا
کربلة. [ ک َ ب َ ل َ ] (ع مص ) به گل رفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). در گل راه رفتن . (ناظم الاطباء). || به آب درآمدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || آمیختن و پاکیزه کردن گندم را و بر باد کردن آن را. (از اقرب الموارد). پاک وپاکیزه کردن گندم ر