ایلغتنامه دهخداای . [ اَ / اِ ] (حرف ندا) کلمه ٔ ندا مانند: ای برادر، ای خدا، ای آقا. (ناظم الاطباء). حرف نداست نحو: ای ربی . (منتهی الارب ). کلمه ای که بدان کسی را خوانند : ا
گزپرستلغتنامه دهخداگزپرست . [ گ َ پ َ رَ ] (نف مرکب ) پرستنده ٔ درخت گز : بزه کن کمان را و این تیر گزبدین گونه پرورده ٔ آب رزابرچشم او راست کن هر دو دست چنان چون بود مردم گزپرست .