گیتی گردیلغتنامه دهخداگیتی گردی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل گیتی گرد. گردش کردن در گیتی . گشتن در جهان . جهانگردی .
آزمون تهنشینیsettleability testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای تعیین قابلیت جدا شدن جامدات از مایع در حوض تهنشینی نهایی
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
آزمون جامدات تهنشینیپذیرsettleable solids testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای اندازهگیری حجم جامداتی که در یک لیتر نمونه پس از یک ساعت در قیف ایموف تهنشین میشوند
ملکتلغتنامه دهخداملکت . [ م ُ ک َ ] (ع اِ) پادشاهی . (غیاث ). پادشاهی . سلطنت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : که ملکت شکاری است کو را نگیردعقاب پرنده و شیر ژیانی .دقیقی (از تاریخ بیهقی چ فیاض ص 385).ملکت جویی همی مگر چو
گیتیلغتنامه دهخداگیتی . (اِ) جهان . کره ٔ زمین . عالم سفلی . (از برهان قاطع) (از بهار عجم ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کره ٔ خاکی . کره ٔ ارض : ایا خورشید سالاران گیتی سوار رزم ساز و گرد نستوه . رودکی .هموار خواهی کرد گیتی را
گیتیلغتنامه دهخداگیتی . (اِخ ) دهی است از دهستان درختگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در 37هزارگزی شمال خاوری کرمان و2هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به کرمان . محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن <span class="hl" dir=
گورگیتیلغتنامه دهخداگورگیتی . (اِخ ) دهی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در54000 گزی شمال خاوری بافت ، سر راه مالرو شرینک به جواران . کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 100 تن و آب آن از رودخانه است . محصول آن غلات و
گیتیلغتنامه دهخداگیتی . (اِ) جهان . کره ٔ زمین . عالم سفلی . (از برهان قاطع) (از بهار عجم ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کره ٔ خاکی . کره ٔ ارض : ایا خورشید سالاران گیتی سوار رزم ساز و گرد نستوه . رودکی .هموار خواهی کرد گیتی را
گیتیلغتنامه دهخداگیتی . (اِخ ) دهی است از دهستان درختگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در 37هزارگزی شمال خاوری کرمان و2هزارگزی باختر راه مالرو شهداد به کرمان . محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن <span class="hl" dir=
سرمه ٔ گیتیلغتنامه دهخداسرمه ٔ گیتی . [ س ُ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شب باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). شب . (رشیدی ).