گیلابادلغتنامه دهخداگیلاباد. (اِخ ) شهر کوچکی است از ناحیه ٔ گیلان و ایشان را [ گیلانیان ] شهرکها است با منبر چون ، گیلاباذ، شال ، دولاب . (حدودالعالم چ دکتر ستوده ص 150).
گیلابادلغتنامه دهخداگیلاباد. (اِخ ) نام موضعی است در مشرق ری که در آن بناهای عظیم و چشمه سار و باغهای زیبا باشد. آن را مرداو بن لاشک بنا نهاد. (از معجم البلدان ). معرب آن جیلاباذ است . رجوع به جیلاباذ شود.
بیت لاباطلغتنامه دهخدابیت لاباط. [ ب َ /ب ِ ت ِ ] (اِخ ) نام سریانی جندیشابور، جندشاپور و گندیشاپور است . رجوع به جندشاهپور و گندی شاهپور شود.
لابدلغتنامه دهخدالابد. [ ب ُ ] (ع اِ) کلیدی که بدان ساز را کوک کنند. (فرهنگ نفیسی ). مأخذ این دعوی را نیافتیم .