گیمیالغتنامه دهخداگیمیا. (اِ) ریماز که نوعی از جامه و پارچه ٔ نفیس لطیف باشد. (برهان قاطع) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 308) (آنندراج )(ناظم الاطباء). در نسخه ٔ چاپی رشیدی «گیما» آمده و محشی نوشته : «این است در بعضی نسخ مطابق فرهنگ جهان
ماه به ماهلغتنامه دهخداماه به ماه . [ ب ِ ] (ق مرکب ) از این ماه به آن ماه . (ناظم الاطباء). هر ماه . همه ماهه . ازاین ماه تا ماه دیگر. || ماه بسیار. (ناظم الاطباء). || مدت مدید. (ناظم الاطباء).
مایه به مایهلغتنامه دهخدامایه به مایه . [ ی َ / ی ِ ب ِ ی َ / ی ِ ] (ق مرکب ) رأس المال . فروختن چیزی به بهای خرید و بدون سود. مایه کاری . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). و رجوع به مایه کاری شود.
استخراج مایعـ مایعliquid-liquid extractionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن اجزای محلول مایع در تماس با مایعی نامحلول جدا میشود