وارون QQ inverse, Q-1واژههای مصوب فرهنگستانوارون مقدار Q که آهنگ فرواُفت انرژی را برای موجهای حجمی یا سطحی در هر دوره مشخص میکند متـ . وارون ضریب کیفیت
شاخص KK indexواژههای مصوب فرهنگستانشاخصی سهساعته که معیار گسترۀ فعالیت سریع و نامنظم مغناطیسی توفان در زمان وقوع است
گیکلغتنامه دهخداگیک . (اِ) کیک . جانوری سیاه رنگ کوچک و پرنده از قبیل پشه و شپش که در لباس افتد و بگزد. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) : حج مپندار گفت لبیکی جامه مفکن بر آتش از گیکی . سنایی (از انجمن آرا).در لهجه ٔ بیشتر نقاط ایران
گیکلغتنامه دهخداگیک . (اِ) گیاهی است که نامهای دیگرش گزنه و گزنگ است . (فرهنگ نظام ). نباتی است دارویی که آن را انجره نیز گویند و تخم آن را بزرالانجره خوانند. (از مخزن الادویه ). رجوع به انجزه و گزنه و گزنگ شود.
گیکلغتنامه دهخداگیک . (اِ) کیک . جانوری سیاه رنگ کوچک و پرنده از قبیل پشه و شپش که در لباس افتد و بگزد. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) : حج مپندار گفت لبیکی جامه مفکن بر آتش از گیکی . سنایی (از انجمن آرا).در لهجه ٔ بیشتر نقاط ایران
گیکلغتنامه دهخداگیک . (اِ) گیاهی است که نامهای دیگرش گزنه و گزنگ است . (فرهنگ نظام ). نباتی است دارویی که آن را انجره نیز گویند و تخم آن را بزرالانجره خوانند. (از مخزن الادویه ). رجوع به انجزه و گزنه و گزنگ شود.