مدیریت بر مبنای سرکشیmanagement by walking around, management by wandering about, management by walking about, MBWAواژههای مصوب فرهنگستانروشی در مدیریت که در آن بر حضور مستقیم و سرزدة مدیریت در امور کاری و گفتوگو با کارمندان تأکید میشود
اطلاعات هزینههای محلیinformation about typical costsواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات مربوط به هزینههای اضافی احتمالی خرید کالاهای محلی و خدمات متداول در هر مقصد گردشگری
اطلاعات ورودentry information about a countryواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات مربوط به قوانین و مقررات ورود به یک کشور و عبور و خروج از آن
اطلاعات فراغتی ـ ورزشیinformation about sport and leisure facilitiesواژههای مصوب فرهنگستانریز اطلاعات تسهیلات ورزشی و فراغتی موجود در مقصد اعم از اینکه در قرارداد قید شده باشد یا نشده باشد
یابولغتنامه دهخدایابو. (اِ) نوعی از اسب بارکش که کوچک میباشد. (آنندراج ). اسب کوچک واسب باری . (ناظم الاطباء). اسب از نژاد پست . اسب پالانی . اسب کم بها. اسب لکنتی و زوار دررفته : هست با بنده مرده یابوئی عنکبوتی تنیده بر موئی . حکیم کاظمات
یابوفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) اسبی که از نژاد اصیل نباشد.۲. (صفت) (زیستشناسی) اسب باری؛ اسب بارکش.۳. [عامیانه، مجاز] بیادب؛ بیشعور.
یابوفرهنگ فارسی معین(اِ.) 1 - اسب باری ، اسب بارکش . 2 - (عا.) نادان ، نفهم . ؛ ~ برداشتن کسی کنایه از: مالی یا امتیازی به دست آوردن و خود را بزرگ پنداشتن .
خریابولغتنامه دهخداخریابو. [ خ َرْ ] (اِ مرکب ) یابوی بدشکل و قوی هیکل .(یادداشت بخط مؤلف ). || هرچیز بدهیکل ناهموار. (یادداشت بخط مؤلف ). || آلتی که به جهت راه رفتن اطفال سازند. (یادداشت بخط مؤلف ).
یابولغتنامه دهخدایابو. (اِ) نوعی از اسب بارکش که کوچک میباشد. (آنندراج ). اسب کوچک واسب باری . (ناظم الاطباء). اسب از نژاد پست . اسب پالانی . اسب کم بها. اسب لکنتی و زوار دررفته : هست با بنده مرده یابوئی عنکبوتی تنیده بر موئی . حکیم کاظمات
یابوفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) اسبی که از نژاد اصیل نباشد.۲. (صفت) (زیستشناسی) اسب باری؛ اسب بارکش.۳. [عامیانه، مجاز] بیادب؛ بیشعور.