یحامدلغتنامه دهخدایحامد. [ ی َ م ِ ] (اِخ ) ج ِ یَحمَد. (ازمنتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یحمد شود.
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ](اِخ ) ابن احمدبن هیثم بن خالد، مکنی به ابوحسین بزاز. از احمدبن منصور رمادی روایت کند، و ابوجعفر یقطین از او روایت آرد. ابن قانع گوید که حامد بزاز در سال 328 هَ . ق . وفات یافت . (تاریخ بغداد ج 8
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ](اِخ ) ابن عمیر، مکنی به ابومعتمر همدانی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب صادق شمرده و گوید از موالی همدان و از اهل کوفه بود. و در برخی نسخه های رجال ، کنیت او شیخ ابومغنم آمده است . (تنقیح المقال ج 1 ص 2
حامدلغتنامه دهخداحامد. [ م ِ ] (اِخ ) ابن احمد نینوایی بغدادی . وی از ابوالفضل بن دکین روایت کند،و احمدبن سلمه ٔ نیشابوری از او روایت آرد. ابن ابی حاتم رازی ذکر او آورده است . (تاریخ بغداد ج 8 ص 167).
یحمدلغتنامه دهخدایحمد. [ ی َ م َ / م ِ ] (اِخ ) پدر قبیله ای است از عرب . ج ، یَحامِد. (منتهی الارب ).