یساراتلغتنامه دهخدایسارات .[ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری شوشتر.آب آن از شعبه ٔ رود کارون و 100 تن سکنه دارد. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
سیاراتلغتنامه دهخداسیارات . [ س َی ْ یا ] (ع اِ) ج ِ سیارة. قافله . کاروان : در اصل از برای اصحاب سیارات و بدارقه بقم قسمی کرده اند. (تاریخ قم ص 165). رجوع به سیارةشود. || کواکب یا سیارات سبع، کواکب سبعه : زحل ، مشتری ، مریخ ، شمس ، زهره
شاراتلغتنامه دهخداشارات . (اِخ ) یکی از اقالیم بیست و ششگانه ٔ اندلس بنابتقسیم ادریسی . شهرهای طلبیرة، طلیطلة، مجریط، الفهمین ، وادی الحجارة، اقلیش ، و بذة در آن واقعند. رجوع به الحلل السندسیه ج 1 ص 40 و <span class="hl" dir="
شاراتلغتنامه دهخداشارات . (معرب ، اِ) مأخوذ از زبان اسپانیائی . سلسله جبال . رجوع به ترجمه ٔ مقدمه ٔ ابن خلدون صص 125 - 126 و رجوع به اسپانی شود. در الحلل السندسیه عده ای از شاراتهای اسپانیا معرفی شده از جمله : شارات بانیه که
شایرادلغتنامه دهخداشایراد. (اِ) هاله و خرمن ماه . (ناظم الاطباء)(شعوری ج 2 ص 118). اما ظاهراً مصحف شایورد باشد.