یلغزهلغتنامه دهخدایلغزه . [ ی َ غ َ زَ / زِ ] (اِ) پوست خشخاش . (ناظم الاطباء). به معنی کوکنار است . (از شعوری ج 2 ورق 448).
لغزهفرهنگ فارسی معین(لَ زَ یا زِ) (اِ.) (عا.) برشی از میوه ، قطعه ای از پرتقال ، لیمو و مانند آن : یک لغزه پرتقال .
لغزه 1glissando, glissواژههای مصوب فرهنگستانفنی در اجرای موسیقی که در آن نوازنده یا خواننده محدودهای صوتی را بهصورت سراندن یا گذر از همۀ نغمههای آن اجرا میکند