یغلبیلغتنامه دهخدایغلبی . [ ی َ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به یغلب که جد جماعتی است . (از انساب سمعانی ).
یغلبیلغتنامه دهخدایغلبی . [ ی َ ل َ ] (اِخ ) توبةبن نمربن حرمل بن یغلب ... حضرمی مصری . مردی فاضل از راویان بود و زیادبن عجلان و دیگران از او روایت دارند. وی به سال 120 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ).
یغلبیلغتنامه دهخدایغلبی . [ ی َ ل َ ] (اِخ ) حرث بن حرمل بن یغلب . از تابعان و راویان بود و از علی بن ابیطالب علیه السلام و جز او روایت کرد و رجأبن حیوة وعروةبن رویم از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).
غلبیلغتنامه دهخداغلبی . [ غ ُ ل ُب ْ با / غ ِ ل ِب ْ با ] (ع مص ) چیره شدن . (منتهی الارب ).غلبه کردن . (تاج المصادر بیهقی ). غَلب . غَلَبَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) . رجوع به غَلَبَة شود.