نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
تصادف و گریزhit and run/hit-and-runواژههای مصوب فرهنگستانترک صحنة تصادف توسط راننده بدون اطلاع دادن به رانندة خودرو صدمهدیده یا پلیس
تصادف و فرارhit and runواژههای مصوب فرهنگستانعدم توقف رانندهای که باعث تصادف شده و بدون اطلاع دادن به پلیس یا مالک خودروِ صدمهدیده، صحنۀ تصادف را ترک کرده است
تماس و برخاستtouch-and-goواژههای مصوب فرهنگستانفرود تمرینی که در آن هواپیما اجازه دارد بهدفعات با باند تماس مختصر پیدا کند
عالی (عامیانه)دیکشنری فارسی به انگلیسیA-OK, bully, fabulous, famous, frabjous, smasher, smashing, terrific, top-flight, top-notch, tremendous, wonderful, A one, bang-up, blue-chip, brill, marvelous