هیر و هرلغتنامه دهخداهیر و هر. [ رُ هََ ] (اِ صوت مرکب ) آوازی که خربنده خران را دهد برای راندن : در بار هجوشان کشم از گوش تا به دم خواهم به چوب رانم وخواهم به هیر و هر.سوزنی .
عر و عرلغتنامه دهخداعر و عر. [ ع َرْ رُ ع َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) حکایت آواز خر. نهیق . عرعر.- عر و عر کردن ؛ آواز برآوردن خر.- || مجازاً و در مقام استخفاف ، نسبت ناخوشایندی به آوای کسی دادن .
خط پشتهjudder barواژههای مصوب فرهنگستانجداکنندهای که بر روی سطح راه نصب میشود تا رانندگان بتوانند بهکمک آن سرعت و جهت حرکت وسیلة نقلیه را تنظیم کنند
خطروِ بازدیدlight inspection carواژههای مصوب فرهنگستانخطروِ طراحیشده برای حمل یک یا دو بازرس فنی جهت بازدید از خط آهن
خطروِ بازرسانparty inspection carواژههای مصوب فرهنگستانخطروی پشتیبانی که برای جابهجا کردن گروهی از بازرسان خط طراحی شده است
خطروِ پشتیبانtrack speeder, speeder, pop carواژههای مصوب فرهنگستانماشین ریلی کوچکی که برای جابهجا کردن کارکنان و تجهیزاتِ سبک روی خط حرکت میکند