گیومهquotation marks, inverted commaواژههای مصوب فرهنگستاننشانهای با شکلهای « » یا ” “یا’ ‘ که عموماً برای نشان دادن نقل دقیق و لفظبهلفظ گفتۀ گوینده به کار میرود متـ . علامت نقلقول
گیسوComa Berenices, Com, Berenice's Hairواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کمنوری در آسمان شمالی (northern sky) و نزدیک بهصورت بارز و بزرگ دب اکبر که پرنورترین ستارۀ آن از قدر 4 است
رگگوشتچنگارangiosarcomaواژههای مصوب فرهنگستاننورویش بدخیم و نادری که از یاختههای پوشش داخلی رگها منشأ میگیرد
رگگوشتچنگار کبدhepatic angiosarcoma, Kupffer cell sarcomaواژههای مصوب فرهنگستانتودینۀ بدخیم کبد که در آن یاختههای مرده و کمپرورد فراوان است
آبسیاهglaucomaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری که در آن به علت افزایش شدید فشار درون چشم، دید از بین میرود
تودینه 2tumor, oncomaواژههای مصوب فرهنگستان1. ورمکردگی که یکی از علائم اصلی آماس است 2. بافت تازهرُستهای که تکثیر یاختهای در آن مهارنشده و پیشرونده است متـ . نورویش3 neoplasm
سپیدرگگوشتچنگارlymphangiosarcomaواژههای مصوب فرهنگستانتودینهای بدخیم در یاختههای پوششی رگها که از رگهای تنابهای منشأ میگیرد