حاتمیهلغتنامه دهخداحاتمیه . [ ت ِ می ی َ ] (اِخ ) نام قریه ای و نخلستانی از آن آل ابی حفصه بیمامه . (معجم البلدان ).
حاطمةلغتنامه دهخداحاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) یکی از نامهای مکه است و از آن جهت بدان نامیده شده که هر کس را که بدان اهانت روا دارد درهم شکند. (معجم البلدان ).