حق حقلغتنامه دهخداحق حق . [ ح ِ ح ِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت هکه و سکسکه ٔ آنکه بسیار گریسته است . || آواز آب در شکم و در مشک آنگاه که بجنبانند. (یادداشت مرحوم دهخدا).
هق هقلغتنامه دهخداهق هق . [ هَِ هَِ ] (اِ صوت ) حکایت صوت کسی که گریه بسیار کرده باشد و صدایی شبیه سکسکه از او برآید. (از یادداشتهای مؤلف ). شنوشه . اشنوشه . (یادداشت دیگر).
بَراَنجیرcaprifigواژههای مصوب فرهنگستانانجیر وحشی که زنبور گردهافشان انجیر به نام بلاستوفاگا (Blastophaga) در میوۀ آن زندگی میکند
چرخشنمای انتگرال آهنگrate integral gyro, RIGواژههای مصوب فرهنگستانچرخشنمایی که زاویۀ جابهجایی آن متناسب با انتگرال آهنگ چرخش است، و تنها حول یک محور متعامد آزاد است و حول محور خروجی دارای قید گرانرو است
سرشاخهtwigواژههای مصوب فرهنگستانانشعابی نورسته از انتهای شاخه که معمولاً متعلق به فصل سپریشدۀ رویش است