lopeدیکشنری انگلیسی به فارسیتپه، تاخت، حرکت خرامان، جست وخیز و شلنگ تخته، جست و خیز کردن، رقصیدن، شلنگ انداختن، تاخت رفتن، بجست و خیز دراوردن
پوش بیدرروadiabatic envelopeواژههای مصوب فرهنگستانسطحی که سامانۀ ترمودینامیکی درحالتعادل را در بر میگیرد و مانع از عبور گرما میشود
پوشِ پروازflight envelopeواژههای مصوب فرهنگستانمنحنیهایی که تغییرات سرعت را نسبت به ارتفاع پرواز و سایر متغیرها در مسیرِ پرواز نمایش میدهد و محدودۀ کارایی هر هواگَرد را مشخص میسازد
پوش گرماگذرdiathermal envelopeواژههای مصوب فرهنگستانسطحی که سامانۀ ترمودینامیکی در حال تعادلی را در بر میگیرد و گرما را از خود عبور میدهد
پوش مجازclearance envelopeواژههای مصوب فرهنگستانخط فرضی پیرامون فضای لازم برای عبور خطنورد بهطوریکه با دیوارۀ تونل برخورد نکند