لورن
علم، افسانه هاو روایات قومی، فرهنگ نژادی، دانش، فاصله بین چشم ومنقار
پیتر لور
گلوگیری . [ گ ُ / گ َ ] (حامص مرکب ) عمل گلوگیر. رجوع به گلوگیر شود.
لگوری . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به لگور. || زن بدکاره ٔ حقیر و بی اعتبار.
لوری . (اِخ ) نام کرسی بخش کرس از ولایت باستیا. دارای 1525تن سکنه .