شغنلغتنامه دهخداشغن . [ ش ُ غ َ ] (ع اِ) ج ِ شُغْنَة. (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به شغنة شود.
جغن جغنواژهنامه آزادجغن جغن کردن به کسر ج و غ و سکون ن به معنای پاره پاره کردن - خرد کردن جسمی که مثل کاغذ یا پارچه که حالت انعطاف دارد