گشت عمومیpublic tour, retail tour, scheduled tour, per-capita tour, individual tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی برای عموم که در آن فرد بلیت خود را شخصاً تهیه میکند
گشت گروهیpre-formed tour, pre-formed group tour, charter tour, group tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که اعضای آن با هم پیوندهای مشترک دارند و فردی از بین آنها بهعنوان سرگروه مسئولیت کارها را بر عهده دارد
مدیر گشتtour manager, tour escort, tour directorواژههای مصوب فرهنگستانفردی که از طرف گشتپرداز بر جریان سفر و اجرای گشتنامهها مدیریت و نظارت دارد
وزن ظرفtare, tare weightواژههای مصوب فرهنگستانوزن پوشش یا بستهبندی بار و در مورد بارگُنج، وزن بارگُنج خالی اختـ . وَف
گشت آشناییfamiliarization tour, fam tourواژههای مصوب فرهنگستانسفر یا گشت ارزانقیمت یا غالباً رایگانی که بهمنظور معرفی یک مهمانخانه/ هتل یا مقصد گردشگری برای دستاندرکاران این صنعت ترتیب داده میشود
قطرانtarواژههای مصوب فرهنگستانمایع غلیظ سیاه یا قهوهای تیره که از تقطیر تخریبی چوب یا زغالسنگ حاصل میشود
بَرواره 1altarواژههای مصوب فرهنگستان1. سکویی سنگی یا خشتی یا هر سازۀ مشابه مسطح، معمولاً به بلندی یک تا یکونیم متر، که بر روی آن برای ایزدان پیشکش مینهادند 2. در مسیحیت کاتولیکی، میزی که بر روی آن مراسم عشای ربانی را به جا میآورند
بَروارۀ بیرونیopen altarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برواره مربوط به عصر مفرغ که علیرغم کارکرد آیینی، مستقل از مجموعهمعبدها (temple complexes) و در خارج آنها جای داشته است
بَروارۀ جرعهافشانیlibation altarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برواره، وابسته به سازههای مذهبی، برای پیشکش کردن نوشیدنیها یا مایعاتی مانند آب و شراب و روغن به خدایان
بَروارۀ درونیenclosed altarواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برواره مربوط به عصر مفرغ و عصر آهن که در حیاط یا جلوخان (forecourt) مجموعهمعبدها (temple complexes) جای داشته است