تئوریکلغتنامه دهخداتئوریک . [ ت ِ ءُ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) مأخوذ از فرانسه و متداول در کتب علمی فارسی امروز، منسوب به تئوری . راجع و متعلق به علم نظری : احکام تئوریک هنگامی ارزنده اند که در عمل بکار آیند. رجوع به تئوری شود.
قهوۀ ترکسابturkish-ground coffee, turkish-ground/ turkish-grindواژههای مصوب فرهنگستانسابۀ قهوهای که میانگین اندازۀ ذرات آن بین 200 تا 500 میکرومتر است
ترکدیکشنری فارسی به انگلیسیabandonment, break, breakaway, chink, cleavage, cleft, crack, crevice, defection, dereliction, desertion, fission, fissure, flaw, leak, Turkish, renunciation, rift, split, Turk