abdicateدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatedدیکشنری انگلیسی به فارسیرد کرد، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatesدیکشنری انگلیسی به فارسیازدواج، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatedدیکشنری انگلیسی به فارسیرد کرد، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatesدیکشنری انگلیسی به فارسیازدواج، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatedدیکشنری انگلیسی به فارسیرد کرد، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن
abdicatesدیکشنری انگلیسی به فارسیازدواج، ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن