obsessionدیکشنری انگلیسی به فارسیوسواس، عقده روحی، علاقمندی غیر عقلانی، فكر دائم، علاقمندی وافر وبیش از اندازه
ریزش 1abscissionواژههای مصوب فرهنگستانجدا شدن و افتادن اندامهایی از گیاه مانند جوانه یا برگ یا غنچه یا میوه