باران اسیدیacid rainواژههای مصوب فرهنگستانبارانی که حاوی اسیدهای حاصل از واکنشهای شیمیایی در جوّ زمین است
تزریق اسیدacid feedواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از اسید در عملیات شیمیایی آبهای خنککن برای واپایش میزان جرمگرفتگی کلسیمکربنات و به دست آوردن بیشترین مقدار گندزدایی (disinfection) با استفاده از کلر
ریبونوکلئیکاسیدribonucleic acidواژههای مصوب فرهنگستانبسپاری متشکل از واحدهای ریبونوکلئوتید اختـ . رِنا RNA
اسید پروتونیprotonic acidواژههای مصوب فرهنگستاناسیدی که در محلول آبی، یونهای هیدروژن تولید میکند متـ . اسید برونشتد Brönsted acid
acidدیکشنری انگلیسی به فارسیاسید، جوهر، حامض، بدجنسی، جوهر اسید، ترش، سرکه مانند، دارای خاصیت اسید، ترشرو، بد اخلاق