25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
admeasured
رَسَد کردن
تسهیم
سرشکن هاکردن
رَسَد
قشه
بیشتر بدانید
مریدآباد
نوالیدن
اقدام به…کرد
ارشدیت
خیمه زدن
مَحشابر
جستوجوی دقیق
admeasuring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
admeasuring، تعیین حصه کردن، سهم دادن، تقسیم کردن، اندازه گرفتن