adoptedدیکشنری انگلیسی به فارسیتصویب شد، قبول کردن، اتخاذ کردن، اقتباس کردن، تعمید دادن، نام گذاردن، در میان خود پذیرفتن، به فرزندی پذیرفتن، فرا گرفتن
زودپذیرانearly adoptersواژههای مصوب فرهنگستانافرادی که از پذیرش اندیشهها و محصولات جدید و نوآورانه استقبال میکنند و آنها را به دیگران نیز پیشنهاد میدهند