زنجیرگاهعمودathwart hawseواژههای مصوب فرهنگستانموقعیت شناوری که عمود بر زنجیرگاه شناورِ درلنگرِ دیگر قرار دارد
athwartدیکشنری انگلیسی به فارسیاتوارت، از طرفی بطرف دیگر، برخلاف، از وسط، از این سو بان سو، برضد، مخالف
اشاره کردندیکشنری فارسی به انگلیسیadvert, gesticulate, hint, indicate, motion, refer, signal, touch, wave