چهارلیتریone gallon jug, gallon jug, gallonواژههای مصوب فرهنگستانگُنجایهای سبومانند با اندازة اسمی چهارلیتر، با دهانه و دستهای کوچک، که در ایران برای بستهبندی مایعات غیرخوراکی از آن استفاده میشود
دگرنامیaliasingواژههای مصوب فرهنگستانبروز خطا در بسامدهای پایین طیف دامنۀ یک تابع گسسته براثر نمونهبرداری نامناسب
الکاوانAlateenواژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از الکاوندهای نوجوانانی که در ارتباط مستمر با یک فرد الکلی بودهاند * واژۀ الکاوان از ادغام دو واژۀ الکاوند و نوجوان، به قیاس با صورت لاتین آن، ساخته شده است
nonchalantدیکشنری انگلیسی به فارسیبی قاعده، سهل انگار، لا ابالی، بی علاقه، بی حال، اهمال کار، مسامحه کار
درزگیرjoint sealantواژههای مصوب فرهنگستانموادی برای جلوگیری از ورود آب و آشغال یا مواد خارجی به داخل درز