گذار مجازallowed transitionواژههای مصوب فرهنگستانگذار از یک حالت کوانتومی به حالتی دیگر که بنا بر قاعدههای گزینش امکانپذیر است
عملیات چندملیتیmultinational operation, allied countries operation, allied forces operationواژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی که نیروهای نظامی دو یا چند کشور برای اجرای مأموریتی مشترک در یک منطقه انجام میدهند
خدمات مقصدمعینdesignated destination code allowedواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که تماسهای خروجی را به شمارههای مشخصی محدود میکند، اما برای تماسهای ورودی محدودیتی ایجاد نمیکند
پودر آلیاژیalloyed powder/ alloy powderواژههای مصوب فرهنگستانپودری فلزی مرکب از حداقل دو جزء که بهطور نسبی یا کامل با هم آلیاژ شدهاند
زمان بیکارماندگیidle time, waiting time, allowed time, downtime 2واژههای مصوب فرهنگستانمدتزمانی در فرایند اجرای پروژه که در طی آن نیروی انسانی یا ماشینآلات کار مفید انجام نمیدهند